چهار فصل زندگی !
ای، انسان بزرگ ! هیچ در یاد تو هست که گل سرخ بهاری بودی ؟ کودکی را تو به خاطر داری که ز اندوه ، فراری بودی ؟ « کودکی » فصل بهاران تو بود « گیسوانت » چون گل ابریشم « رخ تو » چون گل زیبای بهار « لب تو »...
View Articleدلتنگ
آبي تر از آنيم كه بي رنگ بميريماز شيشه نبوديم كه با سنگ بميريم تقصير كسي نيست كه اينگونه غريبيم شايد كه خدا خواست كه دلتنگ بميريم
View Articleبه زودی
نمی دانی که چقدر دلم برایت تنگ شده استتک تک روزها را پشت سر می گذارم کارهایم را به انجام می رسانم آن گاه که باید لبخند بزنم می زنم حتی گاه قهقهه می زنم ولی قلبا تنهای تنها هستمهر دقیقه یک ساعت و هر...
View Articleای کاش
کاش راه زندگی، در پای دل خاری نداشتیا که چون دارد، فراز و شیبِ دشواری نداشتکاش از پا در نمی افتاد، هر سو رهروی ستیا که تا سر منزلِ خود، راه بسیاری نداشتکاش خیل دلبران، پنهان نمی کردند روییا که چشم...
View Articleسوگند که می خواهمت
آن همه گفتم كه ميخواهمت ، اما چه شنيدم جز آواز جدايی. با سنگ برآن شيشهی ديوار زدم ، دار زدم ديده به در تا بگشايی. پرواز خيالات شدم ، آب شدم ، ماه شدم ، سايه شدم تا تو بمانی. و تودرسادگیام سبز شدی...
View Articleقاصدک
قاصدك هان ، چه خبر آوردي؟ از كجا ، وز كه خبر آوردي؟ خوش خبر باشي ، اما گرد و بام و در من بي ثمر مي گردي انتظار خبري نيست مرا نه ز ياري نه ز ديار و دياري - باري برو آنجا كه بود چشمي...
View Articleمنتظرم ....
منتظر لحظه اي هستم که دستانت را بگيرم و در چشمانت خيره شومدوستت دارم را بر زبانم جاري کنممنتظر لحظه اي هستم که در کنارتبنشينم سر رو شانه هايت بگذارم... از عشق تو... از داشتن تو... اشک شوق ريزم...
View Articleبوسه
لبي در التهاب بوسه اي سوختدلي دربي كران ناله اي سوختكجا يي ماه تابان شب منسری درالتهاب سینه ای سوختبيا تا جان به تن دارم تنم رانوازش ده كه دربي پردگي سوختتو كز اشوب دل سر نسخه داريكه دل در اعتراف...
View Articleسفر
ساک سفرت عزیز بردار و برومن را به در و پنجره بسپار و بروهر بار که غیر از گله حرفی نزدیاین بار بگو خدانگهدار و برویک ربع هنوز مانده تا رفتن توپس حداقل مرا نیازار و برواصلا نگران نباش از بابت منحرفی بزن...
View Articleما بهم نمی رسیم
آری این رسم زمانه استتا این طلوع هست جدایی بهانه استقلب من و تو هیچگاه مال هم نبودگرچه خطوط نگاهمان همیشه با هم بودنگذار بفهمم چقدر عاشقم بودی؟برای لحظه های من چگونه زندگی کردیبگذار تا نگویم که عاشقت...
View Articleانتظار
قلب من كنار پنجره تنهايي ،هنوز بي قرار توست ،گرچه انتظار هيچ معجزي از لحظه ها نيست !روزها مي آيند ، مي مانند ،و مي روند و تو ديگر نمي آيي وشايد براي من ،بي تو ،انتظار مفهومي تازه مي يابد !وقتي من...
View Articleگریز و درد - فروغ
رفتم، مرا ببخش و مگو او وفا نداشتراهی بجز گریز برایم نمانده بوداین عشق آتشین پر از درد بی امیددر وادی گناه و جنونم کشانده بودرفتم، که داغ بوسه پر حسرت ترابا اشک های دیده ز لب شستشو دهمرفتم که ناتمام...
View Articleمن از تو میمردم - فروغ
من از تو میمردم من از تو می مردم اما تو زندگانی من بودی تو با من می رفتی تو در من می خواندی وقتی که من خیابانها را بی هیچ مقصدی می پیمودم تو با من می رفتی تو در من می خواندی تو از میان نارونها...
View Articleخانه کاغذی
حالا که دست هایت چتر نمی شوند حالا که نگاهت ستاره نمی بارد حالا که خانه ای برای ما شدن نداریم از کاغذ شعرهایم اتاقی می سازم تا آوار تنهایی بر سرت نریزد و آرامش خیالت ، خیس اشک هایم نشود
View Articleخزان ای یار همیشگی من
پاییز را دوست دارم... بخاطر غریب و بی صدا آمدنش بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش بخاطر رفتن و رفتن... و خیس شدن زیر باران های...
View Articleگله ای نیست
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیستبین من و عشق تو ولی فاصله ای نیستگفتم که کمی صبر کن و گوش به من کنگفتی که نه باید بروم حوصله ای نیستپرواز عجب عادت خوبیست ولی حیفتو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای...
View Articleاو مرا خواهد برد
و من پنداشتماو مرا خواهد بردبه همان کوچه ی رنگین شده از تابستانبه همان خانه ی بی رنگ و ریاو همان لحظه که بی تاب شوماو مرا خواهد بردبه همان سادگی رفتن باداو مرا برد ولی برد ز یاد برام از قصه ی...
View Articleکیستی تو - فروغ
ديدگان تو در قاب اندوه سرد و خاموش خفته بودند زودتر از تو ناگفته ها را با زبان نگه گفته بودم از من و هرچه در من نهان بود ميرميدي ميرهيدي يادم آمد که روزي در اين راه ناشکيبا مرا در پي خويش ميکشيدي...
View Articleتا آخرین نبض
سهم تو از من هر چه بود ؛ سپردی اش به باد . سهم من از تو هر چه بود ؛ هـسـت . عزیز میدارمش تا آخرین نبض بودن تا لحظه ی سپردن به خاک ... وقتی در تنهایی خودم قدم می زنم، خاطرات با تو بودن آرامشم را...
View Articleبی وفایی
روزی که می گفتی من با تو می مانم روزی که دانستی من بی تو می میرم روزی که با عشقت بستی به زنجیرم بازنده من بودم این بوده تقدیرم باور نمی کردم هرگز جدایی را ان آمدن با عشق این بی وفایی را عاشق نبودی تو...
View Article
More Pages to Explore .....